رداي خون به تن كردن
.
مباهات شياطين است
.
كه در خور باشدت اي ديو
.
گناهانت چه سنگين است
.
تو را رهبر كه نه ، انسان ننامم من
.
چو چنگيز و چو اسكندر ندانم من
.
چه خونخواري به نام دين
.
خدا داند به دين تو نبالم من
..
زافكارت شدم حيران
.
زاعمالت شدم گريان
.
ز فتوايت شدم در بند
.
به زندانت شدم عريان
..
به هر زوري براي قدرت برتر
.
جواناني كه بر پايت شدند پرپر
.
دو صد نفرين و لعنت بر
.
ولي مطلق كافر
*********
No comments:
Post a Comment