مـوج سبزيم و خروش از پي بيداد كنيم ، بغـض اين حنجره را يكسره فريــــاد كنيم
Saturday, 1 August 2009
عكس ابطحي در دادگاه -فشار شديد بر فعالان سياسي
به راستي ابطحي 20 سال پير شده و چهره اش گواه بر رنج هاي اين چهل روز است
2 comments:
Anonymous
said...
دادگاه ناگهانی فعالان سیاسی اصلاح طلب در شرایطی برگزاری میشود که خبرنگاران مطبوعات و رسانههای غیر وابسته به دولت کودتا، حق حضور در آن را ندارند و بدین ترتیب از حالا میتوان پیشبینی کرد که از این دادگاه به ظاهر «علنی»، هیچ بخشی از دفاعیات سران اصلاحطلبان به بیرون منعکس نخواهد شد.
به گزارش موج سبز آزادی، خبرنگاران رسانهها و مطبوعات اصلاحطلب در اولین جلسه دادگاه حضور نداشتهاند و ظاهرا قرار نیست در جلسات بعدی نیز، بر فرض علنی ماندن جلسات دادگاه، اجازه حضور بیابند.
این گزارش حاکی است تنها خبرنگاران ایرنا، فارس و واحد مرکزی خبر صداوسیما در جلسه امروز حضور داشتهاند.
بدین ترتیب هیچ تضمینی وجود ندارد که اظهارات متهمان، اگر برخلاف خواست كودتاگران باشد، انعكاس بیرونی پيدا كند و تنها مطالبي توسط ایرنا و فارس منتشر - و احتمالا تحريف - میشود كه طبق میل سناریونویسان کیهانی این دادگاه است.
2 comments:
دادگاه ناگهانی فعالان سیاسی اصلاح طلب در شرایطی برگزاری میشود که خبرنگاران مطبوعات و رسانههای غیر وابسته به دولت کودتا، حق حضور در آن را ندارند و بدین ترتیب از حالا میتوان پیشبینی کرد که از این دادگاه به ظاهر «علنی»، هیچ بخشی از دفاعیات سران اصلاحطلبان به بیرون منعکس نخواهد شد.
به گزارش موج سبز آزادی، خبرنگاران رسانهها و مطبوعات اصلاحطلب در اولین جلسه دادگاه حضور نداشتهاند و ظاهرا قرار نیست در جلسات بعدی نیز، بر فرض علنی ماندن جلسات دادگاه، اجازه حضور بیابند.
این گزارش حاکی است تنها خبرنگاران ایرنا، فارس و واحد مرکزی خبر صداوسیما در جلسه امروز حضور داشتهاند.
بدین ترتیب هیچ تضمینی وجود ندارد که اظهارات متهمان، اگر برخلاف خواست كودتاگران باشد، انعكاس بیرونی پيدا كند و تنها مطالبي توسط ایرنا و فارس منتشر - و احتمالا تحريف - میشود كه طبق میل سناریونویسان کیهانی این دادگاه است.
دوستان سبز، داستان اعتراف گیری چیز تازه ای نیست و به همان اندازه هم از بی اعتبار.
طبق ابتدایی ترین قوانین، سخنان در زیر فشار هیچ اعتباری ندارند. وقتی برای هیچ دادگاهی در جهان چنین سخنانی معتبر نیست، چرا باید برای ما معتبر باشد؟
آیا همین اعتبار کذایی اش در نزد ما نیست که جلادان را به تاثیر "اعترافات" معتقد می سازد و برمی انگیزدشان که به شکنجه و اعتراف گیری بپردازند؟
فقط تصور کنید که اگر این اعترافات!!! را به پشیزی نگیرید، چه تیرهایی از رژیم به سنگ خورده است. تمام بافته هایش تافته خواهد شد.
به ریشخند گرفتن اعترافات و بیگناه دانستن "معترفین" تنها واکنش انسانی و درست ماست.
گناهکار، آن شکنجه گری ست که انسانی را وادار به سخنانی کرده که باید با هزار شرم و درد بر زبان بیاورد و ازین شرم نتواند در چشم مردم نگاه کند.
اما این اعترافات برای ما پشیزی ارزش ندارد.
نابود باد این سیستم اعتراف گیری و تواب سازی.
Post a Comment