skip to main
|
skip to sidebar
(انديشه سبز (سبز راه
مـوج سبزيم و خروش از پي بيداد كنيم ، بغـض اين حنجره را يكسره فريــــاد كنيم
Wednesday 7 October 2009
در نماز عشق چه خواندی؟
تو در نماز عشق چه خواندی؟ که سالهاست بالای دار رفتی و این شحنههای پیر از مرده ات هنوزپرهیز میکنند شفیعی کدکنی
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
شعرهاي سبز من
تو خون داري مي رقصي ، خبر داري كي هستي ؟
كجاست ميدان ايران ؟
شياطين در قنوتند
ز فتوايت شدم در بند ، به زندانت شدم عريان
خون يك سبز وقتي چكيد
شعرهائي با مضمون سياسي ، بدون ذكر منبع ، كه گاهي طعم طنز تلخي را نيز همراه دارد از اينجانب مي باشد و مرهمي بر دل زخمي نگارنده است
برچسب ها
ابراهيم نبوي
بالاترين
بزرگمهر حسين پور
حاجي واشنگتن
حرف حساب
حسن آقا
عباس عبدي
عليرضا رضائي
ف م .سخن
مانا نيستاني
محمدعلي ابطحي
مسعود بهنود
مسيح علي نژاد
ملاحسني
نيك آهنگ كوثر
هادي خرسندي
ژيلا بني يعقوب
Blog Archive
►
2010
(7)
►
February
(3)
►
January
(4)
▼
2009
(76)
►
December
(3)
►
November
(7)
▼
October
(13)
بدون هيچ اغراقي تو بزرگ قهرمان زماني
وقتي پاسدارها سراغ من آمدند . . .
زيد آبادي
شنيدم مرده اي حسرت به جانم
ذره ذره وجودمان را مي درند تا . . .
من يك ايراني ام و اسارت را نه بر خود و نه بر فرزند...
كاش مردانگي را از آن زن آبرودار مي آموختي
.
وقتي شاهد جامعه عصر خويش نيستي
در نماز عشق چه خواندی؟
حالتو مي گيرم به وقتش
وقتي ا.ن به لنكراني بگه هلو ، گلزار براي مغز بيمار...
تجاوز با لامپ و يك لگد در . . .
►
September
(19)
►
August
(15)
►
July
(14)
►
June
(5)
No comments:
Post a Comment